ماهان جانمماهان جانم، تا این لحظه: 9 سال و 8 ماه و 3 روز سن داره

من و پسرم ماهان

طاقتم تموم شده مامانی

سلام گوجه سبزمممممم خوبی عزیز دلم.قربون اون دست و پای کوچولوت بشم که داری تو دل مامان حسابی تکونشون میدی.اره عشقم   شما شروع کردی به تکون خوردن و شیطونی تو دل مامان.   ولی عزیزکم من هنوز قطعی نمیدونم که شما کاکل زری هستی یا دامن پری.......   ولی اینو میدونم که هر چی باشی عزیز دل مامانی و بابا علی هستی.داداش عرفانم خیلی داره ذوقتو میکنه تربچه ی من.   شما داری وورووجک خوبی میشی و کمتر منو اذیت میکنی.خدا رو شکر حال مامانی بهتر شده البته با تلاشای بابا  علی و مامان راضی   جوجوی من این روزا بیشتر حست میکنم. برات شعر میخونم .قصه میگم.قربونت بشم الهیییییی ...
18 ارديبهشت 1393

سونو ان تی

سلام جوجه ی خوشگله مامان . چه طوری شیطونکم؟؟؟؟؟فدای تو بشم من مادری که رسما پدر مامان رو دراوردی!!!!!!!!!   ببخشید که نتونستم زودتر بیام و وبت رو اپ کنم.مامان حالم خیلی بد بود .خیلی بیشتر از چیزی که فکرشو میکنی.   ویار شدید همراه با سردرد باعث شده بود که حتی نتونم خوب به داداش بزرگت اقا عرفان برسممم   دست بابا علی درد نکنه خیلی هوامونو داشت و دارهههه   مامانی جونم برات بگه که ده فروردین رفتیم سونو ان تی تو بیمارستان پارس...   اقای دکتر از قد و وزن و همه چیز شما راضی بود والبته گفت که شما یه اقا کوچولوی شیطونی..........   قربون گل پسرم بشم من.البته هفتاد درص...
21 فروردين 1393

خدایا توکل به خودت

سلام عزیز دلم .جوجه ی خوشگل مامان......   امروز مامان به شدت دلشوره داره.بعد از دو روز که اومدم کلوپ خبر دار شدم خاله مانیا قلب نی نیش تشکیل نشده وباید سقطش کنه.....   وای خدا بهش صبر بده.عزیزم امروز وقت دکتر دارم که صدای قلب قشنگتو بشنوم.مامانی منو از این لذت محروم نکنی ها.   من طاقت ندارم .خدایا من سلامت نی نیمو از خودت میخوام. ...
12 اسفند 1392

نشونه ی اومدنت عزیزم

  سلام عزیز مامان.بالاخره اومدی قربونت بشم؟؟   الهی دورت بگردم که 11 ماه مامان رو تو انتظار گذاشتی..........   جوجه ی خوشگلم چون خبر از اومدنت نداشتم با خاله و مامان راضی رفته بودیم دهکده ابی پارس و مامانت اونجاحسااااااااااابی شیطونی کرد.   شب که برگشتیم همش حالت تهوع داشتم که به اصرار مامان راضی بی بی چک گذاشتم و .........   بله بهم نشون داد که شما اومدی تو دل مامان قربونت بشم من. هممون حساااااااااااابی خوشحال شدیم مخصوصا بابا علی.   الان که دارم مینویسم شما 4 هفته و 6 روزتونه. ومن بی صبرانه منتظرم تا هفته ی 8 صدای قلبتو بشنوم خوشگل مام...
19 بهمن 1392